تاریخ چاپ
آیا روانکاوی علم است؟
این پرسشی ست که از جناب "حسن مکارمی" (روانکاو بالینی، عضو هییت مدیره انجمن روانکاوان منطقه لیموزن فرانسه) پرسیدیم، و متن زیر پاسخ ایشان به این سوال است: سینا رفیعی
حسن مکارمی:
دوست گرامی, نخست آنکه شادمانم که به جای هزاران گفت وشنود یاوه که در عرصه شبکه های اجتماعی می چرخند , پاره ای از هموطنان به چنین پرسش هایی می پردازند. سپس گفتنی است که چون هر پرسشی مناسب تر است که آن راسره و خالص کنیم و پاسخ گفتنی. و آنگاه به اندازه ژرف آن پرسش تازه, توش و توان شناختی و علمی با حوصله و وقت کافی بگذاریم. و آنگاه با سعه صدر و پیش از ورود به گفت و شنود باور کنیم که آنچه گفته ایم نسبی است و به آینده اجازه دهیم که تنها رنگ نسبیت آن را پر رنگ تر کنند.
آیا پرسش در باره آموزش های فروید است, در باره شخصیت او است, در باره کشف های اوست یا در باره اختراع رشته ای از شناخت آدمی به نام روانکاوی است ؟ بیشتر بشکافیم. چنین پرسش هایی , بیش از صد سال است که در پهنه های دانشگاهی, پژوهشی, درمانی حتی اداری و قانونی در جریان است و بانی کتابها و مقالات گوناگون با حجمی بسیار زیاد شده اند. در درون رشته روانکاوی نیز انشعابات و تمایلات گروهی فراوانی بوجود آمده است, که نوشته های فرهنگی فراوانی را ایجاد کرده است. گذشته از آن اندیشه های فروید در رشته های بسیار دیگری نفوذ کرده و تولید روشنگری کرده است, مانند, معماری, نقد ادبی و هنری, انسانشناسی, جرم شناسی, ادبیات , رمان نویسی و حقوق ...و مهمتر از همه در روانپزشکی و روان درمانی و سکسولوژی. به پیوست مقاله ای از کتاب دگر شنیدن گذشته ها( سال ٢٠٠٦ در آلمان چاپ کرده ام و متن کامل کتاب را از تارنمای من می توانید بردارید) که تاحدودی یکی از زوایای این پرسش ها را روشن می کند. پایدار و سربلند باشید. حسن مکارمی
اگر علاقمند بودید میتوانید پرسش خود و این پاسخ را به اطلاع دیگران نیز برسانید.
روانکاوی بالینی و دگرگونه شنیدن
ندای درون آگاهمان میکند. این آگاهی «ناخودآگاه» است. با خود میگوییم: میشنوم: سخن گفتن و شنیدن «ناخودآگاه»، همان کار کردن بر دادههای سخن است تا از این راه کارکرد این «بیگانه درونی» را بهتر بشناسیم. برای فردی که در راه طی مراحل روانکاوی خود است، هر وادی این سفر درونی با حیرت و پرسش و تعجب و یافتهای تازه بههمراه است. یافتهها به همینجا ختم نمیگردند. پیش از همه فرد ندای خود را میشنود و از این راه سخن دیگران را میشنود. گوش به شنیدنیهای دیگر پی میبرد. فرد با دستیابی به این آگاهی تازه رسیده، جهان پیرامون خود را دوباره میسازد و دوباره تعریف میکند. جهانی تازه حاصل نوع تازهای از گوش فرا دادن.
سالها گذشتهاند، تجربیات فراوان در زمینه روانکاوی بالینی، بیشتر و بیشتر به ما کارکرد و ساختار ناخودآگاه را میشناسانند. نظریههای گوناگون کشف شده و همهگیر میگردند. نظریهها و دانستههای ما از میدان فعالیت بالینی به میدان شناخت عمومی پا میگذارد، با همه خوبیها و مشکلاتی نیز که این نوع همهگیر شدنها ایجاد میکند (کمفهمیها، کجفهمیها، تفسیرهای شخصی و جانبی و گاه کژراهه). ژاک لاکان، روانپزشک و روانکاو فرانسوی در کتاب خود به نام «نوشتهها» میآورد: «روانکاوی بالینی به مفهوم خاص خود تنها چون درمان، آن هم آنگاه که فرد سخن بگوید و به سخن خود گوش فرا دهد، کاربرد دارد». ضربالمثل پارسی است که میگوید، گندم را برای دانه گندم میکاریم و کاه بهتبع حاصل میآید. میدان روانکاوی بالینی نیز در این جنبههای بالینی کار خود ما را به گوش فرادادنی دیگر برده است که بهشیوهای دیگر در میدانهای فرهنگی و اجتماعی خود را سامان میدهد.
تازه و تازگی در روانکاوی بالینی، وجود ندارد. کشف «ناخودآگاه» انسان سخنگو و جهان او را دو پاره میکند. انسان و داستان کشف و شناخت علمی او از خود و جهان پیش از این «کشف» وجود داشتهاند. جهانبینی، فلسفه تاریخ فرهنگ و تمدن، شاخهشناسی علم، هنرشناسی و طبقهبندی علوم و فنون به شیوهای پیش از این کشف؛ کشف «ناخودآگاه» وجود داشته است و این همه براساس انسان «واحد»، «فرد متحد» و یکپارچه تعریف شدهاند.
فرد دو پاره میگردد و بههمین سبب، دوباره تعریفسازی، دوبارهخوانی، ترکیب و تجربهای دیگر از خود و محیط پیرامون ضروری میگردد.
در صد سال گذشته، پاره عمدهای از شناخت ما دوبارهنگاری شدهاند، زمانی که زیگموند فروید با بهکارگیری دادههای بالینی بر حضور بیگانهای در ما به نام «ناخودآگاه» اشراف مییابد. یافتههای فروید ابعاد تازهای در میدان یافتههای بالینی و روانی میگشاید. از این هم فراتر رفته، و بهسراغ مذهب، انسانشناسی، باستانشناسی، اسطورهشناسی، هنر و ادبیات، جامعهشناسی... میرود. در همین زمان پژوهشهای مشترک فراوانی با حضور روانکاوان بالینی و پژوهشگران دیگر صورت میگیرد. اریک فروم، به دوبارهیابی ارزشهای اجتماعی- اقتصادی انسان میپردازد؛ یونگ به نمادها و ریشههای اَبَرالگویی آنان میپردازد و تا عمق مذهب و الشیمی (کیمیا) را میکاود، تا آنجا که فروید او را به پیامبر ملقب میسازد.
نگاهی کوتاه به فهرست کتابها و نوشتههای پژوهشی که زیر تأثیر نظریههای روانکاوی بالینی تهیه شدهاند، پهنای میدان کار را نشان میدهد. در اینجا تنها چون نمونه پارهای از این فهرست را خواهم آورد.
بانک دادههای اطلاعاتی مرکز پژوهشهای علمی ملی فرانسه را در این مورد به کار گرفتهام. در سه ساله گذشته از ۳۹۵۴ عنوان پژوهش که برپایه نظریه روانکاوی بالینی کار شدهاند، تنها ۱۸۴ عنوان به پژوهشهای بالینی مربوط است. از میان میدانهای گوناگون، تنها میدان پژوهشی زبانشناسی را با ۱۵ عنوان مطالعه کردهام بر حول محورهای:
- لهجه یا کارکرد دلربايی
- بیمعنی یا با معنی، داستان اشتباه لپی
- روانکاوی و کارکرد گفتگو
امروزه روانکاوان بالینی در بخشهای بیمارستانی، در کنار بیماران مشرف به مرگ، در مجموعههای رواندرمانی، کودکان عقبمانده... حضور دارند. در عرصه فیلم و سناریونویسی، تئاتر و تئاتردرمانی، هنردرمانی، تفسیر و تعبیر نقد ادبی و هنری، پژوهشها بیشمارند. در پهنه نوآوری و فعالیتهای سیاسی مردان و زنان سیاستمدار و فلاسفه، روانکاوان بالینی پژوهشهای گوناگونی انجام دادهاند که چون نمونه میتوان از:
- پژوهشهای ژاک لاکان، بر کارهای دکارت، هایدگر، مارکس، هگل، ارسطو از یکسو و تلاش او در پژوهش برروی مفهوم منطق و زبانشناسی از سوی دیگر
- پژوهشهای بسیار عمیقی در مورد معماری و روانکاوی بالینی، روانکاوی بالینی و جرمشناسی، حقوق جزا و مجرمین و علوم تربیتی نام برد.
راههای سهگانه میدان کارکرد روانکاوی بالینی را میتوان چنین خلاصه کرد:
- میدان پژوهشهای درمانی و بالینی که موضوع اصلی کارکرد این دانش است.
- میدان دوبارهخوانی، دوبارهآموزی کشفیات گذشته، دوبارهنگاری تاریخ و تمدن انسانی با دیدی تازه.
- میدان بهکارگیری ابزار و دانشهای دیگر چون منطق، ریاضیات، زبانشناسی و هنر در گسترش و پیگیری پژوهشی در دامنه روانکاوی بالینی، چون استفاده از نمونههای آموزشی از هنر و ادبیات و شعر، در اینباره میتوان از نوشته فروید بر خاطرات لئونارد داوینچی، نوشتههای ژاک لاکان بر «نامه دزدیده شده» ادگار پو و هاملت شکسپیر یاد کرد.
در پایان باید اشاره کنم که میبایست بهطور جدی میان کار بالینی روانکاو و کار پژوهشی او جدایی قائل شد. روانکاو بالینی تنها در اطاق کار و در کنار بالین و دیوان فرد، در موضع روانکاو فعالیت دارد. روانکاو بالینی در همینحال میتواند در محیطهای دیگر فعالیت اجتماعی چون محیطهای آموزشی، بیمارستانها، محیطهای خلاقیت هنری و غیره حضور داشته باشد. این حضور تنها بهعنوان یک متخصص فن گوش دادن میتواند به حساب آید نه چیزی دیگر. و دیگر اینکه روانکاوان بالینی با کار در گروههای پژوهشی گوناگون بهنوعی «روانکاوی کاربردی» را توسعه میدهند. این راهها، همگی بر مفهومی تازه استوارند. دوباره برپایی شناختهای ما، بهگونهای دیگر، آنچه قدیمی است، شکل و محتوایی تازه می یابد و تازهیافتهها چیزی جز دانستههای قدیمی ما نیستند.
روانکاوی بالینی قدیمیترین شناخت آدمی را دوباره تعریف میکند و در این راه خط میانی بهآن اضافه میکند. خطی که ظرف و مظروف را از هم جدا میسازد. واژهها در دنیا و منطق خود میزیند و معانی آنها در دنیای مفهوم و منطق خود.