دختران عشایر

تاریخ چاپ

پانزده سال پیش, بیاد سالهای کودکی که در کنار مغازه عموی بزرگم در بازار وکیل می نشستم و غرق رفت و آمد مشتریان بودم و پارچه های زرق و برقی مغازه عمویم را بر تن زیبا زنان و دختران عشایر فارس می دیدم , در خیال آن ها را گلهای رقصنده می دیدم, از مادرم خواستم, از رنگهای گوناگون این پارچه ها برایم بفرستد, حاصل پیش روی شماست: طبیعت , گل, رنگ و خوش نویسی...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *