Poésie Persanne

Un site pour partager l'Art

 

که روزت همه شعله خورشید باشد،

و در داستان آدمی زندگی کنی,

تا اسطوره هایت از شیطان خالی شوند.

و واژه هایت بلورهای آویخته از غار نیاکان باشند .

و جان هوشیارت و دل پالوده ات حسرت کودکان تازه زا گردند.

که میوه های خوش فرجام همه باغ های جهان به ستایشت بنشینند.

که بوسه ات توان عشق های نشکفته من گردند.

که فانوس دور دست ملوانان ستاره های دور گردی .

با اینهمه :

شاد چون نخستین پرواز کبوتر بال یافته ،

بر من لبخند بگشایی ،

چون خورشیدی در داستان آدمی با واژه هایی  بلورین.

حسن مکارمی

پاییز ۲۰۱۱  فرانسه

شهر سبزیهای خوشمزه
و بازار ها ی چهار شنبه
و ایمیلیای بیست و هفت ساله

 

شهر پیران و چشمه های آب گرم
و ایمیلیای بیست و هفت ساله 

شهر درد های مفصلی و گردش های موسپیدان در غروب
و ایمیلیای بیست و هفت ساله 

شهر درمان ، شهر کوه های بلند دورتادور
شهر تقدس خطوط عبور عابر پیاده و مردمان مواظب

و ایمیلیای بیست و هفت ساله 

شهر جوانان برای پیران، پیران در انتظار درمان، درمان برای ماندن و ماندن برای جوانی
شهر کازینو ، قمار، دیسکوتک، کلوپهای در بسته ، پزشکان پرکار و رستوران های فراوان
و ایمیلیای بیست و هفت ساله

که به سادگی  یک پروانه و به آرامی یک سنجاقک
پرونده های اداری پیران را پر میکند
تا پیران درمان پذیرند و جوانان درمان کنند و کودکان به بازی بروند و
ماه نور بیفشاند و خورشید نیمه پنهان بماند .
شهر سبزی های خوشمزه

  و ایمیلیای بیست و هفت ساله

حسن مکارمی
فرانسه پاییز ۲۰۱۱

ای مظلوم کوچه های تفکر تنهایی من!
ای شاهد لحظه های جستجو در ژرف تاریکی!
ای امید یافتن!
ای پر پرواز!
ای ساقی نهان در مستی عشق !
ای زن، زندگی، فردا، سازندگی!
 من حیاتم، من خیالم .
ای خیال حیاتم!
ای حیات خیالم!

گویی:
هم صحبتی خوابهای شبانه ماست،

این بی انتهایی زمان.

حسن مکارمی
  پاریس پاییز ۲۰۱۱ 

 

به تقدس بستر منی
آشنا چون خواب های نیامده: پر از آوازهای شبنم.
لمست میکنم:
به سپیدی فراموشی های دور،
آشنا چون دم و بازدم : پر از پر قو در خواب بالشی .
صدایت میکنم:
با نامی آشنا،

چکیده واژه های نخستین در  ساحل انبوه حیات
آنگاه در طعم  بودنت تا  موازات جهان
ستایش میکارم تا باروری مستی
و

 نگاهت میکنم.

حسن مکارمی
پاریس پاییز ۲۰۱۱ 

چند فیلم ها ( همه فیلم ها)