Poésie Persanne

Un site pour partager l'Art

هیزم انبار خانه‌ی فرهنگی من،

تا به امروز دوام آورده‌اند.

این سرمای درون، در دوری،

این درد استخوانِ پناهندگی،

این زجر ناتوانی از پاسخ به یاران،

همه را با گرمای آتش این هیزم درمان می‌کنم.

این انبار بی‌انتهاست.

من چه گرمم امروز

و چه اندازه دلم هشیار است. 1

 

    حسن مکارمی ۲۰۰۹ فرانسه

 

 

1- شعری از سهراب سپهری: من چه سبزم امروز و چه اندازه تنم هشیار است.

2- شعری از حافظ: اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد...

سر و دل مرا بر «برهان» و «مهر» می‌خوانند.

و نفس به درونِ درون.

مرا چگونه می‌توان بُرید؟

اندام‌هایم را چگونه می‌توان در جایی دیگر بهم رساند؟

روان من در نفس من است.

دل من در روان من است.

سر من در روان من است.

پس من، تنم و نفسم و جاندارم.

جان من، تن و نفس من بهم می‌دوزد. پس روح من در کجاست؟

و شاید روح همان ژرف تاریکی‌هایی‌ست که مرا بر آنها، امروزه دستی نیست.

روح به پشت می‌گریزد. مرا به دوست داشتن این همه تاریکی نیازی نیست.

بیایید با هم روح را در ژرف فشرده کنیم.

و این، شهامت نور می‌خواهد و مهر.

این بزرگی خورشید می‌طلبد.

راستی روحِ من در کجاست؟

 

حسن مکارمی ۲۰۰۹ فرانسه

نسیم رویای دیرینه،

خواب آشفته‌ی پیرسری را،

نوازشی دیگر می‌فرستد.

در چنگال جسم و جان،

خیال و آرزو با امید همراه می‌شوند.

بهار،

بهاری همگانی است.

گویی،

رویا نیز  جوانه می‌دهد.

پیرسران، دل‌عاشقان فردایند.

کودکان در راهند،

نسیم رؤیای دیرینه،

بهار همگانی

و کودکان در راه،

 

خواب آشفته‌ی پیرسری را

نوازشی دیگر می‌فرستند.

حسن مکارمی ۲۰۰۹ فرانسه

گرفتار لحظه‌های نیامده‌ایم.

و دل به زمان‌های باقی بسته‌ایم.

با تولد کودکی از قبیله‌ی خویش، جهان را بزرگ می‌سازیم،

                                  و جایگاه تهی رفتگان را می‌خراشیم.

شناخت خویش را در انبان‌های گونه‌گون کاشته‌ایم

و حساب این ثروت اندوخته را در کلیدها، به گردن آویخته‌ایم.

جهانِ ما به حجم همه‌ی واژگانی است که ساخته‌ایم.

                                    که فراموش کرده‌ایم.

                                    بی‌حساب و بی‌کتاب.

آیا نهایتی بر واژگان آینده متصور است؛

این واژگان خدایانند و همگی در خدایند.

در ابتدا، در انتها،

تنها دلیلِ بر دلیلی، در دال و مدلول،

                      آفتاب آمد دلیل آفتاب.

حسن مکارمی ۲۰۰۹ فرانسه

چند فیلم ها ( همه فیلم ها)