اهلِ آبادی

تاریخ چاپ

گاه که نمای سایه در سایه نشانه‌ای از یار نمی رساند،

جنبش برگ – خراش‌های پاییز نوای رفتن سر می‌دهد.

و آرامشِ پایانِ رویای سحرگاهان

با واژه‌‌ای به خواب رفته بر هم می‌ریزد.

باز آمده‌ای تنها پیامی خاموش را زمزمه می‌کند.

و گوش‌های خفته، دروازه‌های رویاها را باز نمی‌گذارند.

با آنکه جهان‌های بسیاری بر ما گشوده‌اند.

ما همچنان ساکنانِ کوتاهِ دیارِ کوچکِ زادگاه خویش مانده‌ایم.

در خواب، در رویاها، در خاطره، در میانه‌ی واژه‌های آمده یا رفته،

یا مانده بر لب‌های فراموشکاران

در باورِ رفتگان و لبخنده‌ی نیامدگان،

جهان‌های بسیاری بر ما گشوده‌اند،

و ما همچنان ساکنان کوتاه  دیار کوچک زادگاه خویش مانده‌ایم.

 

 ۲۰۰۲  حسن مکارمی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *