تاریخ چاپ
نوه ام بیش از چهار سال دارد.
گاه به گاه ،
بی مقدمه درد دل میکند:
" بچه ها که نمی توانند همه کارهایشان را خودشان انجام دهند، پس به بزرگ ها نیاز دارند..."
یا آخرین باری که گفتمش: " لیلا خوشگله.."
گفت: " بابایی ، در زبان ایرانی ، چگونه می گویند، لیلا همه چیز را می فهمد"
گفتمش: " لیلا با هوش است "
شبی پیش از خواب گفت: " در دلم حرفی دارم، اگر بگویم ،تصویرم بد می شود ."
هفته پیش به عمه اش گفت:
" درد آور است ، من هیچگاه خواب هایم تمام نمی شوند،
وقتی عروسی کردم،
کلیسا خواب دیگری به من میدهد که حتما تمام می شود.
ولی دودوبو، ( همان عروسک پارچه ای همزادش که همیشه و همه جا با هم می خوابند)،
از من زود تر خوابش می برد.
من گاه خواب میبینم که بیدارم، ولی باز در خوابم ."
راستی ،
یادم رفت بگویم که به لیلا خانم نگفته ام که من روانکاوم .
شما هم نگویید.
حسن مکارمی
پاییز ٢٠١٣