تاریخ چاپ
امانم ده !
هنوزم آخرین کلام در حنجره فریاد مانده است.
نه از خستگی سالها تکرار،
نه از شادی گشایش آنهمه بال پرواز ،
نه از گرسنگی دستان کودکان دور دست،
هنوزم،
در کوچه های پر باغ کودکی،
خانه های عروسی و تولد و عزا ،
در کنار هم منتظرند .
امانم ده !
خاطره ها ،
در ترشی های کنار مطبخ ،
در مربا های صبح بیداری ،
در نگاه های دزدانه زیر سوک ،
بدنبال بازگشت نشسته اند.
امانم ده !
هنوزم آخرین کلام در حنجره فریاد مانده است.
حسن مکارمی
پاریس ، پاییز ١٣٩١