تاریخ چاپ

آی دل آزاده ! برنا ! بلند! گرم‌تن !

تو جانی، رؤیای روانی، سایه‌ی غبار ننشسته‌ای.

دو دلم، دلِ دیگری.

آری، تو گاهی، چکیده‌ی چکه‌های آفرینش

تو جانی، سحرِ سردِ بیداری

تو دیگری، دیگر: افروخته‌ای دست نایافتنی، پنهانی در پیدایی.

تو دلِ دلی، چشم دلی، خوشی

دست گرمیِ آن نگاهِ آشکاری.

دو دلم

تو شبی، روزی، سحرم، شامگاهم.

تو شفافی، شستشوی تیرگی.

تو فراتنی، بُرندگیِ مهری؟ نه مهربانیِ نورِ مهری.

دلِ دیگر ! دستِ آرامشِ زادن !

دلی در کنارِ دلی،

دو دلم

   حسن مکارمی
  ۱۹۹۴  لیموژ، فرانسه،  آوریل 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *