خنده بر پنهان

تاریخ چاپ

لولی‌وشانِ کوچه‌های تنهایی.

آهوانِ سرکشِ دلبازی.

با ندایی همیشگی مرا می‌خوانند:

چون هوایی پاک که نوبتِ بوییدن را پای می‌دارد.

گرمایی توی در توی،

پیچیدگی دانسته‌های درهم،

سادگی پیامی از نهان،

سخنی ناگفتنی، ناآمدنی، ناشدنی،

واژه‌های دردآلود، دردآور، ناشاد.

که با زایشِ خواستی دیگر،

پهنای نیاز مرا به دیگری می رساند.

بی‌آنکه واژه‌ام به پرواز نگاهِ ترِ تو بنگرد،

بر گوشِ آشفته‌ای پنهان خنده می‌زند.

        ۲۰۰۲  حسن مکارمی         

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *