تاریخ چاپ
تا آغوش قهوهای، در نمبخار میشکنی
نخلهای دشتستان
ترانه عشق سادهای را زمزمه میکنند.
در عمق نخواستن خواهشی است، با اشارههای آبی
امشب نیز ا گر بیدار بمانم و ترا نبویم
در آینه، هر صبح لبخندی تکرار میشود:
تنها به هنگامهی عشق در تصویر خود در چشمهای دیگری شرم نمیکنیم.
حسن مکارمی ۱۹۸۴ پاریس