دومین نمایشگاه , پاریس ۱۹۹۷ , نور و جایگاه

نمایشگاه نور و جایگاه در پاریس در سال ۱۹۹۷

به طور اجمال در اسطوره‌شناسی ایرانی، «زمین» فرشته‌ای (ایزدی) است در آسمان‌ها (زمین مینوی)، جسم ما در زمین است و روان ما در زمین مینوی. پس از مرگ به زمین مینوی باز می‌گردیم. (ظاهرا رابطه‌ای عمیق میان زمین مینوی، باغ ایرانی و طرح قالی ایرانی وجود دارد). جغرافیای واقعی از هفت کشور بر پا شده است که ایران در مرکز آن قرار دارد و شش کشور در پپرامون. حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد (در این‌جا روان می‌تواند به دو معنی باشد، روان «من آسمانی» و دیگری روان به معنی روان شدن). اهورامزدا، ایزد ایزدان، نور و آفریننده ماست. تنها راه درک شناخت هستی و خود، ارتباط با «روان» است (آن قسمت از «من» که در زمین مینوی می‌زید). تنها از این طریق به شناخت کامل به «انسان کامل» به «مقام پیر» خواهیم رسید. تلاش برای دستیابی و ارتباط با من مینوی با اشراق همان راه نور است یا به عبارتی دیگر «عشق». بی دلیل نیست که کلمه مهر در زبان پارسی به معنی خورشید مولد نور است و به معنی عشق.

Paris: "Lumière, Temps, Espace"

Affiche - Paris: "Lumière, Temps, Espace"

 

کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان اهورامزدا و شش ایزد دیگر، همگی ایزدان عقل‌اند. (به نام خداوند جان وخرد – فردوسی) اهورامزدا نور و قدرت است. ایزد زمین یا زمین مینوی – ایزد زنانه- که با تصوری دورادور بهشت در ذهن ایرانی همگون دارد، به شکلی مظهر زیبایی طببیعت و مظهر زیبایی زن است. به شکلی دستیابی به «من دیگر» ساکن «زمین آسمانی» که از راه اشراق و عشق می‌گذرد. از «بی خردی» حاصل می‌گردد و نشانه بی‌خردی مستی است و دستیابی به مستی با «می» است. (برای توضیح بیش‌تر به مقدمه هانری کربن در کتاب عبهرالعاشقین شیخ روزبهان مراجعه شود